۱۳۸۷-۰۹-۱۵

همراهان

همراهان

آمد روز عهد و پیمان با آن دلدار نازنین
آمد روز عهد و پیمان با آن یار دیرین

ای همراهان ای همراهان دستم بگیرید
برپا سازیم قصر شادی با عشق و امید

آمد هنگام سامان اهل عالم
آمد گاهِ رسیدن به آن یَم

باید دنیا رنگ تازه ای پذیرد
باید اندیشه ها طرحی نو بگیرد

"از لطف حق"

***

فضل بهاء شد یار ما در این عهد نوراء
بر پا خیزیم ای همراهان تا سازیم دنیا را

ای عاشقان ای عاشقان وقت جان بازیست
خدمت در راه امر او، عینِ جان بازیست

باید داروی درد این عالم باشیم
باید فارغ از هر بیش و هر کم باشیم

باید از نور خورشید بهاءالله
شمعی روشن بر بام این عالم باشیم

" گر چه سوزیم"

***

فضل بهاء شد یار ما در این عهد نوراء
برپا خیزیم ای همراهان تا سازیم دنیا را

ای عاشقان ای عاشقان وقت جان بازیست
خدمت در راه امر او عین جان بازیست

خدمت نور خورشید بهاء در دل ها
خدمت گرما بخشِ دنیایِ سردِ ما

خدمت ابراز عشقِ عاشق به معشوق
خدمت تنها رهِ رسیدن به محبوب

" بر پا یاران"
***

۱ نظر:

ناشناس گفت...

اگر امکانش باشه که نت آهنگ این شعر رو بذارید ممنون میشم