۱۳۸۷-۰۵-۲۹

عنایات الهی

عنایات الهی

گر عنایات الهی چند روزی دیر شد
شُکْر ِ ذاتش را که اکنون قسمتم یک تیر شد

می کِشم از استخوان و می نهم بر دیدگان
بازْ گَر تیری به قصدِ سینه ام تدبیر شد

تیر حسرت بدتر از تیر جفایم می کُشد
از چه رو قتلم برای مدتی تاخیر شد

از همان پیدای عمر از جور این نابخردان
دلْ ز بَس نامردمی ها دید، از جان سیر شد

روزگاری ناله ها کردم به درگاه خدا
ای خدا آن ناله های زار بی تاثیر شد

دیشب اندر خواب دیدم پرگشادم سوی دوست
طالعم خوابید کاین خوابم غلط تعبیر شد

بعد از این هم باز می مانم به راهش منتظر
بلکه تیر دیگری از جانِبَش تقدیر شد

نیمی از خونم اگر در راه عشقش ریخت ریخت
نیمهء دیگر به فرّ دولتش تطهیر شد

گر شدم رسوای عشق دوست پیش خاص و عام
در جهان، نامم به یُمن عشقْ عالمگیر شد

عشقْ عاشق را به هر نحوی تواند می کُشد
غم مخور گر با سَنان یا نیزه یا شمشیر شد

"نابتا" ویرانۀ دل را ز بیخ و بن بسوز
زانکه هر ویرانْ چو بگذشتی ز حَدْ تعمیر شد

شعر از جناب حبیب الله اوجی (نابت)

---------------------
منبع: مجموعه اشعار از شعرای بهائی "بلائی عنایتی"، ص17

توضیح:
افرادی نقشۀ قتل او را کشیدند و او را با تیر زدند. گلوله بر دستش خورد و شریان دستش را قطع کرد. پس از عمل و به هوش آمدن در بیمارستان این ابیات را سرود.

۲ نظر:

Pooyan گفت...

دوست عزیز

ضمن تقدیر از زحمات شما این مصرع

بلکه تیر دیگری از جانبخش تقدیر شد

کلمه جانبخش در اصل جانبش می باشد یعنی جانب او

موید باشید

پویان

'آوای دوست' گفت...

پویان عزیز،
از دقت و تذکر بجای شما ممنونم. اشتباه از جانب بنده بود. معمولا قبل از قرار دادن هر متن، سعی می کنم آن را چندین بار مرور کنم تا سهواً اشتباهی صورت نگیرد، اما این چند روز بابت مشغله های بیشمار، اشتباهی در نگارش این کلمه به وجود آمد.

کلمه تصحیح گردید.

بینهایت از توجه شما سپاسگزارم