۱۳۸۷-۰۵-۲۲

گل صد برگ گلزار بها، داوودی

گل صد برگ گلزار بها، داوودی

منتظر تا کی نشینم تا که باز آیی مگر؟
انتظار از حد برون شد خسته از مایی مگر؟

چون گذشته در میان ما و پنهانی ز ما
دستِ ما از دامنت کوتاه، عنقایی مگر؟

با کلام دلنشینت هستیَم معنی گرفت
جسم بی جان، لفظِ بی معنی است، معنایی مگر؟

کس به خلوتگاه اسرار نهانت ره نیافت
عارفِ خلوت نشین ِعرش ِاعلایی مگر؟

جز تن خاکی تو را پیوند با دنیا نداد
روح بودی و تو را دیدیم، رؤیایی مگر؟

هیبت برهان تو بشکست اصنام ظنون
فاش می گویم خلیل ِدور ابهایی مگر؟

لحن داوودی است حقّا آن صدای پر طنین
هیبتی دارد چو تندر نار ِاعدایی مگر؟

لیک یاران را چو باران، رحمتِ پُر حاصلی
جوی آب زندگی بهر احبّایی مگر؟ *

فیلسوفی چون تو کمتر دید چشم روزگار
تالی سقراط و جفت ابن سینایی مگر؟

جوهر عشق و محبّت، ساذج عقل و دهاء
اوستاد حکمت و از عشق شیدایی مگر؟

جای تو آثار تو بر تو دلالت می کند
چون خدا و روح از آثار پیدایی مگر؟

از "شناسایی و هستی" توشه ها اندوختیم **
در سکوت مرگزای جهل، آوایی مگر؟

"عقل اندر حکمت مشّاء" حیران مانده بود **
هم ز تو آموخت رازش پیر مشّایی مگر؟

"حکمت یونان" ز کِلک دلربایت جان گرفت **
مردگان را جان دهی، روح مسیحایی مگر؟

با بیانت "نفس" و "روح فلسفه" آسوده شد **
سرّ پنهانش نبیند جز تو بینایی مگر؟

حسرت فیض حضورت دارم و دیدار تو
سالکی گم کرده راهم، پیر دانایی مگر؟

لؤلؤ عرفان نجوید ز پایابی حقیر
خوش بود جویندگی از چون تو دریایی مگر

مادر گیتی نزادست و نزاید چون تو را
نازنینا بهر او فرزندِ یکتایی مگر؟

گر "علی" باشد "مراد" عارفان پیش از این
شد تو را عبدالبهاء محبوب و مولایی مگر

ای گل صد برگ گلزار بها "داوودیا"
بلبل طبعم تو را خواند که باز آیی مگر

شعر از جناب مهرزاد پاینده

یادداشتها:
* اشاره به بیان مبارک حضرت بهاءالله در لوح احمد دارد که تحلیل مضامین آن توسط دکتر داوودی تقریر شده است. (بیان مبارک: " و کُن کَشُعلةالنار لِاَعدائی و کوثر البقاء لِاَحبّائی و لا تکن مِنَ المُمتَرین" (ادعیه محبوب،ص 184))

** نام برخی آثار فلسفی که جناب دکتر داوودی غالباً از زبان فرانسه ترجمه فرمودند:
شناسایی هستی، عقل در حکمت مشّاء، تاریخ فلسفه در دوران یونانی، تاریخ فلسفه در دورۀ انتشار فرهنگ یونانی و دورۀ رومی، دربارۀ نفس، روح فلسفۀ قرون وسطی.

------------------------------

مأخذ: نشریّه معارف، مجموعه شمارۀ 6. سال 160 بدیع. ص 29

هیچ نظری موجود نیست: